مجله موسیقی ملود
0

آهنگ “بغض” از محسن چاوشی با متن و ترجمه انگلیسی مجزا

چی بگم از کجا بگم؟ دردمو با کیا بگم؟
بهتره که دم نزنم، حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد و رفت، عاشق مردم شد و رفت
عشقی که بی فروغ نبود، برای من دروغ نبود
بغض نشسته تو گلوم، وقتی نشستی رو به روم
من از خودم چرا بگم؟ می خوام از اون چشم ها بگم
خیره تو چشم مست تو، دست می دم به دست تو
دل از زمونه می کنم، حرف دلم رو می زنم
چه حالتی داره چشم هات، نرگس بیماره چشم هات
چشم تو خوابم می کنه، مست و خرابم می کنه
وقتی نشستی رو به من، از عاشقی بگو به من
بذار چشم هات دل ببره، این جوری باشه بهتره
چشم هات اگه پس نزنن، چشم های سرسپردمو
می شه فراموش کنم خاطره های مردمو
چی بگم از کجا بگم؟ دردمو با کیا بگم؟
بهتره که دم نزنم، حرفی از عشقم نزنم
از عشقی که گم شد و رفت، عاشق مردم شد و رفت
عشقی که بی فروغ نبود، برای من دروغ نبود
بغضِ نشسته تو گلوم، وقتی نشستی رو به روم
من از خودم چرا بگم؟ می خوام از اون چشم ها بگم
خیره تو چشم مست تو، دست می دم به دست تو
دل از زمونه می کنم، حرف دلم رو می زنم
چه حالتی داره چشم هات، نرگس بیماره چشم هات
چشم تو خوابم می کنه، مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشم هات، نرگس بیماره چشم هات
چشم تو خوابم می کنه، مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشم هات، نرگس بیماره چشم هات
چشم تو خوابم می کنه، مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشم هات، نرگس بیماره چشم هات
چشم تو خوابم می کنه، مست و خرابم می کنه
چه حالتی داره چشم هات، نرگس بیماره چشم هات
چشم تو خوابم می کنه، مست و خرابم می کنه

What should I say, where should I say it? Who should I tell my pain to?
It’s better not to breathe, not to say a word about my love
About the love that was lost and gone, fell in love with people and left
A love that was not without light, was not a lie to me
Hate is sitting in my throat, when you sat facing me
Why should I say about myself? I want to say about those eyes
The gaze in your drunken eyes, I touch your hands
My heart is missing, I speak my heart
How are your eyes, Narcissus is sick in your eyes
Your eyes make me sleepy, they make me drunk and ruin me
When you sit facing me, tell me about love
Let your eyes take my heart, it’s better this way
If your eyes don’t look back, my devoted eyes
Can I forget the memories of people
What should I say, where should I say? Who should I tell my pain to?
It’s better not to breathe, not to say a word about my love
About the love that was lost and gone, fell in love with people and left
A love that was not without light, was not a lie to me
The hatred sitting in my throat, when you sat facing me
Why should I talk about myself? I want to tell you about those eyes
I stare into your drunken eyes, I touch your hands
I am heartbroken, I speak my heart
What is the state of your eyes, the narcissus of your eyes
Your eyes make me sleepy, drunk and ruining me
What is the state of your eyes, the narcissus of your eyes
Your eyes make me sleepy, drunk and ruining me
What is the state of your eyes, the narcissus of your eyes
Your eyes make me sleepy, drunk and ruining me
What is the state of your eyes, the narcissus of your eyes
Your eyes make me sleepy, drunk and ruining me
What is the state of your eyes, the narcissus of your eyes
Your eyes make me sleepy, drunk and ruining me
What is the state of your eyes, the narcissus of your eyes
Your eyes make me sleepy, drunk and ruining me

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا