I told you things that I never said
You’re the golden boy and my worst regret
So I cut the cost and I limit feeling
You were all at once ’til the fade to black
Took your cigarettes and poems back
You were in my hands, now you’re on my ceiling
But how’s the city been?
You get recognized at the local bar
By the drunken guys
And the starlet girls, they claw for pieces
Do you give a few? Do you like that?
Do you freak out or get sad?
Do you go home, or am I reaching?
Hey, wait, guess what?
Yesterday I stopped and played it safe
Instead of walking straight to you to say
Stay, nevermind, okay
Don’t mean it, plus you’ve changed
Not much, but just enough to throw away
Fake fantasies and games
I’ve lost a year, it’s strange
Composed a hundred ways to tell you
Hey, what if I took your call as more than just a call?
As writing on the walls?
You built this cage
Lost color in my face, you’re fair and I’m insane
Hallucination, shame, guilt, pain, more pain
more pain
(Don’t let them know we’re in pain) more pain
(Don’t let them know we’re in pain) more pain
(Ah)
I told you things that I never said
To anybody else, I regret them
But I’ll pack it up and practice leaving (mm)
You were all at once ’til the fade to black
‘Til the yellow glow turned a little sad
You were in my hands, but you’re good at leaving
ترجمه فارسی
چیزهایی به تو گفتم که هرگز نگفته بودم
تو پسر طلایی و بدترین پشیمانی من هستی
بنابراین هزینه را کاهش میدهم و احساساتم را محدود میکنم
تو همه چیز را یکجا داشتی تا زمانی که به سیاهی محو شود
سیگارها و شعرهایت را پس گرفتم
تو در دستان من بودی، حالا روی سقف من هستی
اما شهر چطور بوده؟
تو در بار محلی شناخته میشوی
توسط پسرهای مست
و دختران ستارهای، آنها برای تکه تکه شدن چنگ میزنند
کمی میدهی؟ آیا این را دوست داری؟
آیا وحشت میکنی یا غمگین میشوی؟
آیا به خانه میروی یا من به تو میرسم؟
هی، صبر کن، حدس بزن چی شد؟
دیروز ایستادم و محتاطانه رفتار کردم
به جای اینکه مستقیم به سمتت بیایم تا بگویم
بمان، بیخیال، باشه
منظور بدی ندارم، به علاوه تو تغییر کردهای
زیاد نه، اما فقط به اندازهای که بتوانی دور بریزی
خیالپردازیها و بازیهای ساختگی
من یک سال را از دست دادهام، عجیب است
صد راه برای گفتن به تو ساختهام
هی، اگر تماست را چیزی بیش از یک تماس در نظر میگرفتم، چه؟
مثل نوشتن روی دیوارها؟
تو این قفس رو ساختی
رنگ از رخسارم پریده، تو منصفی و من دیوانه
توهم، شرم، گناه، درد، درد بیشتر
درد بیشتر
(نذار بفهمن که ما درد داریم) درد بیشتر
(نذار بفهمن که ما درد داریم) درد بیشتر
(آه)
من چیزهایی رو بهت گفتم که هرگز نگفتم
به هیچ کس دیگه ای، ازشون پشیمونم
اما جمع و جورش میکنم و تمرین رفتن میکنم (میلی متر)
تو یهویی بودی تا وقتی که سیاهی محو بشه
تا وقتی که درخشش زرد کمی غمگین بشه
تو دستای من بودی، اما تو رفتن خوب هستی
نظرات کاربران