مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Die Alone از Eminem به همراه متن و ترجمه مجزا

بازدید 299

I roll over and go to reach for you, you’re gone
This bed’s empty without you
You said you’re moving on
But I’m having some trouble getting there
But dwelling ain’t getting me, uhh, anywhere
Fuckin’ Valentine’s Day
Fuck February, stuffed teddy bear, guts everywhere
Machete on the floor, I smashed up every mirror
Yeah, how do I look?
You fuckin’ just let me here to die didn’t you?
Why didn’t you respond yet?
I’ve written you five or six different times and
I’m gettin’ sick and tired of always apologizing to you
I didn’t do shit to deserve what you’re puttin’ me through
This couldn’t be true, we can’t be over
So violets are blue, roses are red
Why is it everything I do I’m reminded of you?

Saw two white coffins in my dreams last night
I saw my Lord Jesus with his hands pointing toward the light
Saw my old sweetheart she said, “honey, I’m back”
Just so you don’t die alone, just so you don’t die alone

Guess I gotta deal with the fact that, you ain’t never comin’ back
Now every woman that I look at I’m lookin’ for you
So I’m findin’ something the matter with them
Excuse to not see anyone
Useless, rather pick up the phone, not at all, followin’ protocol
I get bowled like bowling balls
Grow balls and go to call to talk, forget what I want to say
Damnit I’m drawin’ blanks like I’m playin’ hangman
I’m sick of playin’ these games, I can’t handle this heartbreak
It’s makin’ me wanna blow out my brains
Like birthday cake candles
Hang up the phone and I shake, I think I may have made a mistake
Can’t escape the madness
Turn the radio on, I hate this sad song
But I can’t even change the station
The same one’s playin’ on eight channels
I lay awake in shambles, I’m startin to hallucinate
I’m havin’ all these visions of us at each other’s wakes
In caskets and suddenly I wake and that’s when I know I

Saw two white coffins in my dreams last night
I saw my Lord Jesus with his hands pointing toward the light
Saw my old sweetheart she said, “honey, I’m back”
Just so you don’t die alone, just so you don’t die alone

Give me one more, bottle for the pain
Give me one more for the memories
Give me one more, I’ll make it taste like a steak
It’ll help alleviate
It’ll soothe this ache
Of trying to fake
That she’s really, she’s really coming back

And it’s been a while now, but I finally realize how
Much reality sucks, but it’s just something about our love
I’m still in denial now, dealing with the finality of it
And it’s making me crazy thinking of the days we, spent
And how I’ll never hold you again
And there ain’t shit I can do about it
Now my head is overcrowded
With these clouded memories and I can’t seem to get you out it
And how the fuck do you sleep comfortably
Knowing what you done did to me, huh?
Did it even occur to you that I loved you, humbly
Completely, madly, head over heels for you
Was you and me, wants us to be together forever
It was supposed to be us, but you crushed the dream
We was supposed to die together, and it’s killing me so much
When I sleep I wake up dead, must be why I

Saw two white coffins in my dreams last night
I saw my Lord Jesus with his hands pointing toward the light
Saw my old sweetheart she said, “honey, I’m back”
Just so you don’t die alone, just so you don’t die alone

ترجمه فارسی

غلت می زنم و می روم تا به تو برسم، تو رفتی
این تخت بدون تو خالی است
گفتی داری ادامه میدی
اما من برای رسیدن به آنجا مشکل دارم
اما سکونت من را به جایی نمی رساند
لعنتی روز ولنتاین
لعنت به فوریه، خرس عروسکی پر شده، جسارت همه جا
چنگال روی زمین، هر آینه را شکستم
آره چطوری به نظر بیام؟
لعنتی فقط اجازه دادی اینجا بمیرم، نه؟
چرا هنوز جواب ندادی؟
پنج شش بار مختلف برایت نوشتم و
من از اینکه همیشه از تو معذرت خواهی می کنم حالم به هم می خورد و خسته می شوم
من کاری نکردم که لایق کاری باشم که تو به من تحمیل می کنی
این نمی تواند درست باشد، ما نمی توانیم تمام کنیم
بنابراین بنفشه آبی است، گل رز قرمز است
چرا هر کاری که می کنم یاد تو می افتم؟
دیشب در خوابم دو تابوت سفید دیدم
پروردگارم عیسی را دیدم که دستانش به سوی نور اشاره می کرد
دیدم یار قدیمی ام گفت: “عزیزم، من برگشتم”
فقط برای اینکه تنها نمیری، فقط برای اینکه تنها نمیری
حدس می زنم باید با این واقعیت کنار بیایم که تو هرگز برنمی گردی
حالا هر زنی را که نگاه می کنم به دنبال تو هستم
بنابراین من در حال یافتن چیزی هستم که با آنها مشکل دارد
بهانه ندیدن کسی
بی فایده است، بهتر است تلفن را بردارید، اصلاً طبق پروتکل نیست
من مثل توپ بولینگ بولینگ می شوم
توپ‌ها را بزرگ کن و برو زنگ بزن تا صحبت کنیم، فراموش کن چه می‌خواهم بگویم
لعنتی دارم جاهای خالی می کشم مثل اینکه دارم جلاد بازی می کنم
حالم به هم می خورد از این بازی ها، نمی توانم این دلشکستگی را تحمل کنم
این باعث می شود که من بخواهم مغزم را منفجر کنم
مثل شمع های کیک تولد
تلفن را قطع می کنم و می لرزم، فکر می کنم ممکن است اشتباه کرده باشم
نمی توان از دیوانگی فرار کرد
رادیو رو روشن کن از این آهنگ غمگین متنفرم
اما من حتی نمی توانم ایستگاه را عوض کنم
همان یکی در هشت کانال پخش می شود
من بیدار دراز کشیده ام، دارم شروع به توهم می کنم
من تمام این تصورات را از ما در بیداری یکدیگر دارم
در تابوت ها و ناگهان بیدار می شوم و آن وقت است که می دانم
دیشب در خوابم دو تابوت سفید دیدم
پروردگارم عیسی را دیدم که دستانش به سوی نور اشاره می کرد
دیدم یار قدیمی ام گفت: “عزیزم، من برگشتم”
فقط برای اینکه تنها نمیری، فقط برای اینکه تنها نمیری
یک بطری دیگر برای درد به من بده
یکی دیگر برای خاطرات به من بدهید
یکی دیگه بهم بده، مزه ی استیک میدم
به تسکین کمک خواهد کرد
این درد را آرام می کند
از تلاش برای جعل کردن
که او واقعاً، او واقعاً برمی گردد
و الان مدتی گذشته است، اما بالاخره متوجه شدم که چگونه
خیلی از واقعیت ها بد است، اما فقط چیزی در مورد عشق ماست
من هنوز در حال انکار هستم و به نهایی بودن آن می پردازم
و این مرا دیوانه می کند که به روزهایی که گذرانده ایم فکر کنم
و چگونه دیگر هرگز تو را در آغوش نخواهم گرفت
و هیچ کاری نیست که بتوانم در مورد آن انجام دهم
الان سرم خیلی شلوغه
با این خاطرات تیره و تار و من نمی توانم شما را بیرون بیاورم
و لعنتی چقدر راحت میخوابی
میدونی با من چه کردی، ها؟
اصلا به ذهنت خطور کرد که من تو را متواضعانه دوست داشتم؟
کاملاً، دیوانه وار، سر به پا برای شما
آیا من و تو بودیم، می‌خواهد برای همیشه با هم باشیم
قرار بود ما باشیم، اما تو رویا را له کردی
قرار بود با هم بمیریم و این خیلی منو میکشه
وقتی می خوابم مرده از خواب بیدار می شوم، حتماً به همین دلیل است
دیشب در خوابم دو تابوت سفید دیدم
پروردگارم عیسی را دیدم که دستانش به سوی نور اشاره می کرد
دیدم یار قدیمی ام گفت: “عزیزم، من برگشتم”
فقط برای اینکه تنها نمیری، فقط برای اینکه تنها نمیری

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

آموزش نقاشی سیاه قلم کانال واتساپ